یک دختر سکسدرخواب با عینک های قدیمی که هیچ چیزی را متوجه نمی شود نمی تواند به یک معلم جوان نظم و انضباط ساده را منتقل کند. بنابراین او از اشتیاق خوابش برد ، اما زمانی که او بیدار شد ، متوجه شد. به طوری که کودک خیلی باریک و بد نیست ، به ویژه هنگامی که روی میز در مقابل او دروغ می گوید و خودارضایی می کند. بنابراین او با خوشحالی پذیرفته بیدمشک مناقصه او و مهبل (واژن) داغ.